یا علی گفتیم و عشق آغاز شد

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهدا» ثبت شده است

ماهنامه فرهنگی آموزشی هیئت عشاق الحسین - شماره یک - قسمت دوم

دانلود قسمت دوم ماهنامه
حجم: 681 کیلوبایت


مطالب این قسمت :

آیه 69 سوره نساء و بررسی آن

دانستنیهای جالب قرآنی

مندلیف درمانی ( خواص پتاسیم برای بدن )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محب الرضا

کارهای یواشکی در خلوت...

آزادی های یواشکی


کار های یواشکی !!!
همین شهدای 8 سال دفاع مقدس هم یواشکی یک کارهایی میکردند...

مثلاً:

یواشکی ساکشان را می بستند و بدون این که پدر و مادرشان بفهمند با خودشان بیرون می بردند و به بهانهٔ مدرسه، جیم می زدند و می رفتند جبهه...
قبلش یواشکی دست برده بودند توی شناسنامه و سن شان را تغییر داده بودند...
بعضی ها یواشکی دار و ندارشان را می دادند به جبهه یا به فقرا کمک می کردند...
شب ها یواشکی از چادر یا اتاق یا سنگر می زدند بیرون و نماز شب می خواندند...
یواشکی هایشان هم عالمی داشت....
شهدا !!!   شماکه صدایتان به خدا میرسد، به او بگویید کمکمان کند خلوت هایمان با گناه آلوده نشود...

کارهای یواشکی در خلوت با هم فرق داره، بعضی از اونا رو خدا دوست داره، بعضی هاشونو شیطان...

بعضی هاشون آدمو به کمال میرسونن، بعضی هاشون هم آدمو به یغما میبرن!!!

دختر خانمی که افتخار میکنی عکست در این صفحه ی سیاه و در این گرداب منتشر شده، با خودت بیاندیش و بدان! آزادی با خودفروشی توفیق دارد...

کدام را آزادی میدانی؟! اینکه جسم تو، قلب تو، احساس تو، عشق تو، روح تو برای یک نفر باشد؟ یا برای تمام مردان شهر؟

اینکه همسرت محبت و عشقش را تقدیم تو کند؟ یا در خیابان هوس را به اسم عشق به تو تعارف کنند؟


یواشکی هایمان عوض شده است...


پ.ن:  این مطلب پیرو راه‌اندازی صفحه ای سیاه به نام "آزادی های یواشکی زنان در ایران" که مانند باتلاق و گردابی برای دختران این سرزمین است منتشر شد و از تمامی همسنگری ها بابت تصویر پوزش میطلبم.

التماس دعا

ثائرالزهرا(س)

۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
أنا ثائر الزهرا(س) ...

یه آدرس، انتظار زیادی نیست...

شهید گمنام


شنیدین میگن دخترا بابایی هستن؟؟؟


بعضی از دخترا میخوان وقتی شب دیر میان خونه، باباشون گیر نده بهشون...

بعضیا میخوان وقتی روسریشون رو عقبتر میذارن، باباشون چیزی نگه بهشون...

بعضیا میخوان باباشون ماشین داشته باشه...

بعضیا میخوان باباشون خونه داشته باشه...

بعضیا آرزو دارن باباشون پولدار باشه...

بعضیا میخوان بابای بیمارشون سالم باشه...

بعضیا هم دوست دارن همیشه سایه ی پدر بالا سرشون باشه...

اما توی این مرز و بوم هستن دخترایی که فقط و فقط آرزو دارن بدونن قبر باباشون کجاست ...


۲ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
أنا ثائر الزهرا(س) ...

قولشان، مثل غیرتشان مردانه بود...

قول شرف


به مادر قول داده بود برگردد...
وقتی مادر استخوان های بی جمجه ی پسرش را دید، لبخند تلخی زد و گفت:« پسرم سرش میرفت، قولش نمیرفت...»

۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
أنا ثائر الزهرا(س) ...

معرفت را از عباس(ع) به ارث برده بودند....


13 تیرماه سال 65
عملیات کربلای 1 مهران
رمز عملیات: یا ابوالفضل العباس
وقتی رزمنده ها رمز عملیات رو شنیدن، همه آب قمقمه هاشون رو خالی کردن..
..


الهی، ما رو پیرو حقیقی راهشون قرار بده...


۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
أنا ثائر الزهرا(س) ...

معامله عشق با خاک شلمچه...


خاک شلمچه

زل زده بود به خاک شلمچه، گفت: شلمچه!!! اگه عروسکمو بهت بدم، بابامو بهم میدی ؟؟؟ ...


سلامتی همه خانواده شهدا صلوات
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
أنا ثائر الزهرا(س) ...

کاش ما هم عزیز مادر بودیم...

عزیز مادر


یک کارت برای امام رضا(علیه السلام)، مشهد؛ یک کارت برای امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، مسجد جمکران؛ یک کارت هم برای حضرت معصومه(سلام الله علیها)، قم؛ این یکی را خودش برده بود انداخته بود داخل ضریح.
«چرا دعوت شما را رد کنیم؟! چرا به عروسی شما نیاییم؟! کی بهتر از شما؟! ببین، همه آمده ایم. شما عزیز ما هستی...»
حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) آمده بود به خوابش، درست قبل از عروسی...


یادگاران/کتاب شهید ردّانی پور

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
أنا ثائر الزهرا(س) ...