عقل شخص مسلمان تمام نیست ، مگر این که ده خصلت را دارا باشد :
1) از اوامید خیر باشد
2) از بدى او در امان باشند
3) خیر اندک دیگرى را بسیار شمارد
4) خیر بسیار خود را اندک شمارد
5) هرچه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود
6) در عمر خود از دانشطلبى خسته نشود
7) فقر در راه خدایش از توانگرى محبوبتر باشد
8) خوارى در راه خدایش از عزت با دشمنش محبوبتر باشد
9) گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد
سپس فرمود : دهمى چیست و چیست دهمى ! به او گفته شد : چیست ؟ فرمود : احدى را ننگرد جز این که بگوید او از من بهتر و پرهیزگارتر است
(تحف العقول ، ص 467)
روایتی از رسول خدا
امیرالمومنین علی (علیه السلام) میفرماید: روزی با فاطمه (سلام الله علیها) محضر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) رسیدیم ٬ دیدیم حضرت به شدت گریه می کند .
گفتم: پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله! چرا گریه می کنی؟
فرمود: یا علی! آن شب که مرا به معراج بردند ٬ زنی از امت خود را در عذاب سختی دیدم و از شدت عذابش گریستم. (و اکنون گریه ام برای ایشان است(.
زنی را دیدم که از موی سر آویزان است و مغز سرش از شدت حرارت می جوشد.
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) عرض کرد : پدر جان ! این زن در دنیا چه کرده بود که خداوند آن را چنین عذاب می کند؟!
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:
دخترم ! زنی که از موی سرش آویخته شده بود ٬ موی سر خود را از نامحرم نمی پوشاند.
داستانهای بحارالانوار ٬ ج۵ ٬ص۶۹ – زبده القصص ٬ ص۲۰۲
چند روایت از بانوی حجاب
حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که:
روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه سلام الله علیها برخاست و چادر به سر کرد.
رسول خدا فرمود: چرا از او رو میگیری، او که تو را نمیبیند؟
فاطمه سلام الله علیها عرض کرد: او مرا نمیبیند، اما من که او را میبینم. او اگر چه مرا نمیبیند ولی بودی مرا که حس میکند.
رسول خدا فرمود: شهادت می دهم که تو پاره تن منی.
*****************************************************************
روزی رسول خدا از اصحاب خود پرسید: نزدیکترین حالات زن به پروردگارش کدام است؟ اصحاب نتوانستند جواب بدهند. این سؤال به گوش فاطمه علیها السلام رسید. فاطمه فرمود: نزدیکترین حالات زن به پروردگارش وقتی است که در خانه اش بنشیند (و خود را در کوچه و بازار، جلو چشم نا محرمان قرار ندهد.)
وقتی رسول خدا این سخن را شنید، فرمود: فاطمه پاره تن من است.
***********************************************************************
امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید: روزی رسول خدا از ما پرسید: بهترین کار برای زنان چیست؟
فاطمه علیها السلام پاسخ داد: بهترین کار برای زنان این است که مردان را نبینند و مردان نیز آنها را نبینند
رسول خدا فرمود: فاطمه پاره تن من است
*****************************************************************************
رسول خدا بعد از ازدواج فاطمهسلام الله علیها کارها را بین او و علی علیه السلام تقسیم کرد و فرمود کارهای منزل با فاطمه و کارهای خارج از منزل با علی.
فاطمه سلام الله علیها میفرماید: هیچ کس نمیداند من چقدر خوشحال شدم که رسول خدا مرا از ظاهر شدن در پیش چشم مردان معاف کرد.
***********************************************************************
روزی فاطمه زهرا سلام الله علیها به اسماء فرمود: چه بد است این تختههایی که بدن مرده را برای تشییع جنازه روی آن میگذارند! زیرا وقتی زنی را روی آن قرار می دهند و پارچه ای بر بدنش می کشند، حجم بدن او معلوم است.
اسماء گفت: من که در حبشه بودم، میدیدم مردم آنجا تابوتی از چوب درست میکردند و مرده را داخل آن میگذاشتند.
سپس اسماء با چوب خرما تابوتی لبهدار درست کرد و به فاطمه سلام الله علیها نشان داد. حضرت فاطمه بسیار خوشحال شد و فرمود: این خیلی خوب است. وقتی مرده را داخل آن قرار دهند و پارچهای روی آن بکشند، دیگر معلوم نمیشود مرده مرد است یا زن. و فرمود: پس از مرگم، مرا در همین تابوت بگذارید.
منابع:
بحارالانوار، ج ۴۳، صفحات ۹۱ و ۹۳ و ۵۴ و ۸۱ و ۱۸۹٫
بحار/۹۲/۴۳ اول صفحه
بحار/۱۸۹/۴۳ -
بحار۱/۸۱/۴۳-
بحار/۵۴/۴۳
قالَ الإمام موسى بن جعفر الکاظم علیه السلام : مَثَلُ الدُّنیا مَثَلُ ماءِالْبَحْرِ کُلَّما شَرِبَ مِنْهُ الْعطْشانُ اِزْدادَ عَطَشاً حَتّى یَقْتُلُهُ
امام موسی کاظم علیه السلام می فرمایند: مَثَل دنیا مانند آب دریا است که انسانِ تشنه، هر چه از آن بیاشامد بیشتر تشنه مى شود و آنقدر میل مى کند تا هلاک شود.
| تحف العقول: ص 292 | بحارالأنوار: ج 1، ص 152، ضمن ح 30 |
علامه حاج میرزا حسین نوری، صاحب مستدرک، از سید محمد باقر سلطان آبادی که از بزرگان و شخصیت های باکمال بود، نقل می کند که :
من در بروجرد به بیماری شدید درد چشم مبتلا شدم، چشم راستم ورم کرد و به طوری ورم بزرگ شد که سیاهی چشمم پیدا نبود، و از شدت درد خواب و آرامش نداشتم، نزد همه ی پزشکان رفتم و مداوای آن ها بی نتیجه ماند و آن ها از درمان آن اظهار ناتوانی کردند. بعضی می گفتند تا شش ماه باید تحت درمان باشی و بعضی می گفتند تا چهل روز نیاز به درمان است. بسیار محزون و غمگین بودم، تا اینکه یکی از دوستان به من گفت: بهتر است که به زیارت قبر منور ابا عبدالله الحسین علیه السلام بروی و از آن حضرت شفا بگیری، من عازم هستم ، بیا با هم به کربلا برویم ...
آورده ام در شهرتان خاکسترم را
آیات باقیمانده ی بال و پرم را
آورده ام ای کوچه های نا مسلمان
مؤمن ترین فریاد های حنجرم را
دیشب مراعات حسینم را نکردید
در کوفه وا کردید پای مادرم را
من آیه هایی در حجاب نور هستم
خالی کنید ای چشم ها دور و برم را
نذر سر این کعبه ی بالای نیزه
در شهرتان خیرات کردم زیورم را
من یک نفر در دو تنم ، اما دو روز است
از دست دادم نیمه ای از پیکرم را
یک نیمه ام را روی دست نیزه بردید
در محمل بی پرده نیم دیگرم را
اما به توحید نگاهم روی نیزه
زیباتر از هر روز دیدم دلبرم را
...:: شاعر : علی اکبر لطیفیان ::...
از «عین» علی عیون ما بینا شد
وز «لام» علی لسان ما گویا شد
در «یای» علی نور خدا را دیدیم
زان نور محمد و علی پیدا شد
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) :
حقُّ علیٍّ على هذهِ الاُمّةِ کحَقِّ الوالِدِ على وَلَدِهِ
حقّ على بر این امّت همچون حقّ پدر است بر فرزندش
(امالی(طوسی) : صفحه 54 )
حضرت زهرا (سلام الله علیها):
اِنَّ السَّعیدَ، کُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَن أحَبَّ عَلِیاً فی حَیاتِه وَ بَعدَ مَوتِه
همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.
(امالی(صدوق): صفحه 182 )
(( معرفی حضرت امیر(ع) در ادامه مطلب ))
از ماموریت که برگشت خوشحال بود!
پرسید: راستی فرمانده! گمراه کردن اینها چه فایده ای دارد ؟
ابلیس جواب داد: امام اینها که بیاید روزگار ما سیاه خواهد شد !!! اینها که گناه میکنند امامشان دیـــرتر می اید!
با کنجکاوی پرسید این هفته پرونده ها چطور بود؟
ابلیس یک نگاه عاقل اندر سفیهی به او انداخت و گفت:
مگر صدای گریه آقایشان را نمیشنوی؟؟؟
» دلت شکست همسنگری؟؟؟ چشمهایت تر شد؟؟؟ دلت آتش گرفت؟؟؟ اگر واقعا امام زمانی هستیم، مرد و مردانه فقط یک گناه، فقط یک گناه رو به خاطر آقامون بذاریم کنار... شرمندگی فردا خیلی سخته، اینکه بانوی بزرگوار به ما بگن تو اشک پسرمو در آوردی... تصورش هم سوز دارد...
یادت باشد، فقط یک گناه...
+جوان گفت: زیارت بخوان...
-گفت: سواد ندارم...
+جوان شروع کرد به خواندن؛ بعد هم سلام داد به معصومین تا امام حسن عسکری... بعد هم پرسید: امام زمانت را میشناسی؟
-مرد جواب داد: چرا نشناسم؟؟؟!!!
+جوان گفت: پس سلام کن...
-مرد دستش را روی سینه اش گذاشت و شروع کرد: السلام علیک یا حجة بن الحسن العسکری...
+جوان لبخندی زد و گفت: و علیک السلام و رحمة الله و برکاته....
أللهم الرزقنا توفیق الزیارة حجتک...
جوان نزد عارف رفت و گفت: میخواهم امام زمانم(عج) را در خواب ببینم، چکار کنم؟؟؟
عارف گفت: امشب مقداری نمک و سپس آب نمک بخور و بعد چیزی نخور و بخواب.
جوان رفت و انجام داد و خوابید...
فردا صبح نزد عارف بازگشت. عارف تا جوان را دید پرسید: چه شد؟ حضرت ولیعصر را دیدی؟؟؟
جوان با لحن معترضانه ای گفت: من فقط خواب چاه و رودخانه و نهر میدیدم... اما امام زمان را ندیدم !!!!
عارف لبخندی زد و گفت: تو دیشب نمک خوردی و تشنه شدی، و به سبب تشنگی همه اش خواب آب میدیدی...
««« پس اگر میخواهی امام زمانت را نیز در خواب ببینی، تشنه ی او باش.... »»»
قال النبی صلّی الله علیه و آله : اَلتَّوْبَه حَسَنَه، لکِنَّهُ فِی الشِّبابِ اَحْسَنُ
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله : توبه از گناه، همیشه پسندیده است، ولی در جوانی بهتر و پسندیده تر است.
(مجموعه ورام ، ج ۲ ، ص ۱۱۸)
....::: دریاست نبی و گوهرش فاطمه است :::....
....::: یکتاست علی و همسرش فاطمه است :::....
....::: با آن که پناه همه خلقست حسین :::....
....::: او هم به پناه مادرش فاطمه است :::....
میلاد حضرت فاطمه (س) مبارک باد
عن ابی جعفر علیه السّلام عن آبائه علیهم السّلام قال: اِنّما سُمِّیَتْ فاطمةُ بنتِ محمدٍ الطاهرةَ لِطَهارَتها مِنْ کُلِّ دَنَسٍ و طهارَتِها مِنْ کُلِّ رَفَثٍ و ما رأَتْ قَطُّ یوماً حُمْرةً و لا نِفاسَاً.
امام باقر علیه السّلام از قول پدرانشان علیهم السّلام فرمود: همانا فاطمه دختر محمد، طاهره نامیده شد، چرا که او از هر گونه پلیدی و آلودگی و نیز کلام ناپاک طاهر بود و هیچ روزی خون حیض و نفاس ندید.
«بحار الانوار، ج 43، ص 19»
پیامبر اکرم (ص) فرمود: اولین کسی که داخل بهشت میشود، فاطمه است.
«بحارالأنوار، ج43، ص44»
»»» و روایت است که خدای متعال خطاب به حضرت زهرا(س) میفرماید: بهشت با هرآنچه درون آن است ازآن تو؛ حضرت زهرا(س) میفرمایند: پس تکلیف گریه کنان پسرم، حسین(ع) چه میشود؟ خدای عزوجل در جواب میفرماید: هرآنچه خود صلاح میدانی انجام ده. و حضرت فرمود: من بدون گریه کنان پسرم وارد بهشت نمیشوم.