یا علی گفتیم و عشق آغاز شد

۲ مطلب با موضوع «معصومین :: کرامات» ثبت شده است

کرامات - گوشه ی مقنعه



علامه حاج میرزا حسین نوری، صاحب مستدرک، از سید محمد باقر سلطان آبادی که از بزرگان و شخصیت های باکمال بود، نقل می کند که :

من در بروجرد به بیماری شدید درد چشم مبتلا شدم، چشم راستم ورم کرد و به طوری ورم بزرگ شد که سیاهی چشمم پیدا نبود، و از شدت درد خواب و آرامش نداشتم، نزد همه ی پزشکان رفتم و مداوای آن ها بی نتیجه ماند و آن ها از درمان آن اظهار ناتوانی کردند. بعضی می گفتند تا شش ماه باید تحت درمان باشی و بعضی می گفتند تا چهل روز نیاز به درمان است. بسیار محزون و غمگین بودم، تا اینکه یکی از دوستان به من گفت: بهتر است که به زیارت قبر منور ابا عبدالله الحسین علیه السلام بروی و از آن حضرت شفا بگیری، من عازم هستم ، بیا  با هم به کربلا برویم ...

۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
محب الرضا

کرامات - فرشهای حرم بانو...

فرشهای حرم بانو


" این ماجرای واقعی را از دست ندهید "



حدود ده سال است که ساکن مجیدیه هستیم و در تمام این مدت با یک خانوداه ارمنی همسایه ایم {باقی ماجرا در ادامه مطلب}....

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
أنا ثائر الزهرا(س) ...