روایتی از رسول خدا

امیرالمومنین علی (علیه السلام) میفرماید: روزی با فاطمه (سلام الله علیها) محضر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) رسیدیم ٬ دیدیم حضرت به شدت گریه می کند .

گفتم: پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله! چرا گریه می کنی؟

فرمود: یا علی! آن شب که مرا به معراج بردند ٬ زنی از امت خود را در عذاب سختی دیدم و از شدت عذابش گریستم. (و اکنون گریه ام برای ایشان است(.

زنی را دیدم که از موی سر آویزان است و مغز سرش از شدت حرارت می جوشد.

حضرت فاطمه (سلام الله علیها) عرض کرد : پدر جان ! این زن در دنیا چه کرده بود که خداوند آن را چنین عذاب می کند؟!

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:

دخترم ! زنی که از موی سرش آویخته شده بود ٬ موی سر خود را از نامحرم نمی پوشاند.


داستانهای بحارالانوار ٬ ج۵ ٬ص۶۹ – زبده القصص ٬ ص۲۰۲




چند روایت از بانوی حجاب

حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که:

روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه سلام الله علیها برخاست و چادر به سر کرد.

رسول خدا فرمود: چرا از او رو می‌گیری، او که تو را نمی‌بیند؟

فاطمه سلام الله علیها عرض کرد: او مرا نمی‌بیند، اما من که او را می‌بینم. او اگر چه مرا نمی‌بیند ولی بودی مرا که حس میکند.

رسول خدا فرمود: شهادت می دهم که تو پاره تن منی.

*****************************************************************

روزی رسول خدا از اصحاب خود پرسید: نزدیکترین حالات زن به پروردگارش کدام است؟ اصحاب  نتوانستند جواب بدهند. این سؤال به گوش فاطمه علیها السلام رسید. فاطمه فرمود: نزدیکترین حالات زن به پروردگارش وقتی است که در خانه اش بنشیند (و خود را در کوچه و بازار، جلو چشم نا محرمان قرار ندهد.)

وقتی رسول خدا این سخن را شنید، فرمود: فاطمه پاره تن من است.

***********************************************************************

امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید: روزی رسول خدا از ما پرسید: بهترین کار برای زنان چیست؟

فاطمه علیها السلام پاسخ داد: بهترین کار برای زنان این است که مردان را نبینند و مردان نیز آنها را نبینند

رسول خدا فرمود: فاطمه پاره تن من است

*****************************************************************************

رسول خدا بعد از ازدواج فاطمهسلام الله علیها کارها را بین او و علی علیه السلام تقسیم کرد و فرمود کارهای منزل با فاطمه و کارهای خارج از منزل با علی.

فاطمه سلام الله علیها می‌فرماید: هیچ کس نمی‌‌داند من چقدر خوشحال شدم که رسول خدا مرا از ظاهر شدن در پیش چشم مردان معاف کرد.

***********************************************************************

روزی فاطمه زهرا سلام الله علیها به اسماء فرمود: چه بد است این تخته‌هایی که بدن مرده را برای تشییع جنازه روی آن می‌گذارند! زیرا وقتی زنی را روی آن قرار می دهند و پارچه ای بر بدنش می کشند، حجم بدن او معلوم است.

اسماء گفت: من که در حبشه بودم، می‌دیدم مردم آنجا تابوتی از چوب درست می‌کردند و مرده را داخل آن می‌گذاشتند.

سپس اسماء با چوب خرما تابوتی لبه‌دار درست کرد و به فاطمه سلام الله علیها نشان داد. حضرت فاطمه بسیار خوشحال شد و فرمود: این خیلی خوب است. وقتی مرده را داخل آن قرار دهند و پارچه‌ای روی آن بکشند، دیگر معلوم نمی‌شود مرده مرد است یا زن. و فرمود: پس از مرگم، مرا در همین تابوت بگذارید.


منابع:

بحارالانوار، ج ۴۳، صفحات ۹۱ و ۹۳ و ۵۴ و ۸۱ و ۱۸۹٫

بحار/۹۲/۴۳ اول صفحه

بحار/۱۸۹/۴۳ -

بحار۱/۸۱/۴۳-

بحار/۵۴/۴۳